داستان ازدواج در کشور ما

ساخت وبلاگ

بعد از اخذ لیسانس، اگر که به دنبال ادامه تحصیل نباشید برای یافتن شغلی مناسب دست به کار می شوید. بطور متوسط یافتن یک شغل مناسب دو سال طول می کشد. یعنی سن تان به 26 تا 28 سال می رسد. حداقل دو سالی نیز سعی می کنید کار کنید و پس اندازی داشته باشید تا ازدواج کنید که بر اساس مشاهدات و تجربیات، سن فرد مجرد آماده ازدواج را به مرز 30 سالگی می رساند.

بنابراین در کشورمان، مجردها چه پسر و چه دختر، معمولا بعد از 30 سالگی بصورت جدی به ازدواج می اندیشند. اما در این روند تاریخی از نظر فیزیولوژیک و نیازهای جنسی چه اتفاقی برایتان رخ می دهد؟

همانطوریکه می دانید نیازهای جنسی انسان با رسیدن به بلوغ آغاز می شود. سن بلوغ در کشورمان برای دختران حدود 14 سالگی و برای پسرها 16 سالگی ذکر می شود. یعنی از این سن نیاز به جنس مخالف در شما بیدار می شود. با توجه به ویژگی های فیزیولوژیک دختران، شاید اتفاق چندانی برایشان نیفتد، اما برای پسران که نیاز جنسی برایشان از اوجب واجبات هست، مشکلات و تبعات زیادی بوجود می آید.

سئوال این هست که با در نظر گرفتن موارد فوق چه اتفاقاتی برای جوانان مان می افتد؟

با رسیدن سن یک پسر به حوالی 18 سالگی، هورمون های جنسی در او شروع به فوران کرده و عطش جنسی را برایش حاصل می کند. این نیاز در پسرها که رفته رفته نیز بیشتر می شود او را در اجتماع و مکان هایی که جنس زن وجود دارد، بیش از پیش اذیت و آزار می کند. با افزایش هورمون تستوسترون در بدن پسرها، میل به جنس مخالف نیز افزایش می یابد.

نتیجه ازدیاد هورمون جنسی در پسرها، اگر که ازدواج نکرده و از راه طبیعی نیروی جنسی اش را مهار نکند، معمولا روی آوردن به راه های غیر اخلاقی هست. در این مرحله از زندگی پسرها که غالبا توان ازدواج و تشکیل خانواده را ندارند، دوستی با جنس زن و یا خودارضایی را پیشه می کنند.

همانطوری که می دانید هر دوی این روش ها از نظر اخلاقی و دینی مضموم بوده و مضرات و تبعات زیادی برای پسرها خواهد داشت. اولین زیان رفع نیاز جنسی با دوستی های محدود، ایجاد تنوع طلبی در مردها پس از ازدواج هست که خانم ها از این بابت همیشه نگران بوده و شاکی هستند. از طرف دیگر خودارضایی نیز به مرور زمان باعث کاهش توان جنسی پسر و ناتوانی در بارورسازی همسر و فرزندآوری شده و تبعاتی را به همراه خواهدداشت.

در دخترها نیز با افزایش سن ازدواج، قدرت باروری و حاملگی کاهش یافته و یا حاملگی آنها با ریسک بیشتری همراه خواهدشد. همچنین دختران بهترین سن مادر شدن را نیز که از 20 تا 25 سالگی هست را از دست داده و خود را به خطر می اندازند!

البته اینرا نیز اضافه نمایم که پسران و دختران با افزایش سن خود بعد از 35 سالگی دچار ضعف و تحلیل حافظه شده و قدرت فکری و تصمیم گیری شان بعلت کمبود هورمون های جنسی، به مرور زمان کاهش می یابد تا جایی که پسرهایی که تا 40 سالگی رابطه جنسی نداشته اند دچار سوء تفکر و تصمیم گیری و مشکلات متعدد دیگر مغزی و عقلی می شوند.

بنابراین همانطوری که مشاهده می کنید، خطرات و عوارض ناشی از ازدواج در سنین بالا بسیار بوده و متاسفانه جوانان بدون توجه کافی به این موارد، همچنان به زندگی مجردی شان ادامه می دهند!

متاسفانه خانواده ها نیز بعلت نداشتن علم و اطلاعات کافی نمی توانند فرزندان خود را به راه صحیح که همانا ازدواج در سنین مناسب و 20 تا 25 سالگی است، راهنمایی نمایند.

سازمان های مسئول در حوزه ازدواج هم که در قبال مشکلات ناشی از افزایش سن ازدواج احساس مسئولیتی نکرده و لذا فعالیت چندانی نداشته و برنامه ای هم برای تصحیح شرایط و وضعیت ازدواج جوانان ندارند!

بنابراین همانطوری که می دانید هر کسی مسئولیت زندگی و ازدواج اش را بر عهده داشته و لذا بر اساس این نوشته کوتاه که برشی از تاریخ ازدواج در کشورمان بود، امیدوارم خوانندگان مجرد این نوشته، هرچه سریعتر برای ازدواج خویش گام های عملی و جدی بردارند.

 

 

کمال الدین نیک رفتار خیابانی

کارشناس ازدواج

 


برچسب‌ها: اهمیت ازدواج

همه چیز درباره ازدواج...
ما را در سایت همه چیز درباره ازدواج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : weizdivajpo بازدید : 235 تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1396 ساعت: 10:51